تاریخی,ادبی,فرهنگی
تاریخی,ادبی,فرهنگی

گفتاری در باب ایل آغاجری


نوشته : مهدی خادمیان


 

ایل آغاجری ازایلات لرزبان ساکن درجنوب غرب ایران است.این ایل درتقسیم بندی های تاریخی

شاخه ای ازایلات کهگیلویه اززیر مجموعه لربزرگ است.(لربزرگ شامل لرهای بختیاری,کهگیلویه

 وممسنی است).پراکندگی این ایل عمدتا دراستان خوزستان می باشد اما قسمتی ازطوایف آن به

صورت پراکنده یازیرمجموعه ایلات دیگردراستانهای فارس وکهگیلویه وبویراحمد ساکن شده اند.

تیره های کنونی ایل آغاجری به شرح زیراست:

1-تیله کوهی 2-جامه بزرگی 3-جغتایی 4-قره باغی 5-گشتیل 6-بگدلی 7-لرزبان 8-شعری(شری)

9-داوودی 10-افشار 11-جاموسی 12-دیلمی

این تیره ها عمدتا درشهرستانهای بهبهان,امیدیه,هندیجان,ماهشهر وآغاجاری سکونت دارندهمچنین

 تیره های آغاجری,بگدلی,جامه بزرگی و... ایل قشقایی دراستان فارس وتیره های آقایی,بابکانی,

نرمابی,زنگوایی وتیله کوهی ایل بویراحمد دراستان کهگیلویه وبویراحمد وهمچنین تیره های پراکنده

 نظیربگدلی در رامهرمز وگچساران,جامه بزرگی در کازرون وآغاجری درکاکان یاسوج و...

نیز ازمنسوبین به ایل آغاجری هستند.درموردپراکندگی وجمعیت ایل آقاجری,ضرب المثلی محلی

وجود دارد که به خوبی بیانگر جمعیت وپراکندگی این ایل دردوران حاضر است.آقاجری کم نبو

دوریک جم نبو(آقاجری کم نباشد اما به دورهم جمع نباشد).ایل آقاجری دراصل فدراسیونی ایلی

است مرکب ازطوایف لر,کرد,ترک,عرب و فارس.تشکیل فدراسیون های ایلی با نژادهای گوناگون

شامل تمامی ایلاتی است که دورانی خاص از اقتدار را تجربه نموده اند این مسئله درمورد قشقایی,

بختیاری وحتی بویراحمد نیز صادق است.

مهمترین منبع متاخری که ازآقاجری ذکری به میان آورده است,کتاب فارسنامه ناصری نوشته میرزا

حسن حسینی فسایی است که ظاهرا به درخواست ناصرالدین شاه تالیف گردیده است ونظربه اینکه

تقریبا تمامی کتابهای پس ازآن,این کتاب را منبع اصلی خودقرار داده اند,درابتدا آورده می شود دراین

کتاب درفصل مربوط به کهگیلویه,ایلات آن سامان را به سه دسته تقسیم می نماید:آقاجری,باوی

 وجاکی.درمورد ایل آقاجری چنین آمده است:((اول آغاجری:آنها ازچندید طایفه ترک وتاجیک ولر

 انتخاب کرده,همه را آغاجری گویند وشماره خانه های آنها درقدیم ازسه چهاروپنج هزار می گذشت

واکنون نزدیک به هشتصدخانوار می شود وبر چندین تیره تقسیم می شود...تمامی آغاجری درتابستان

وزمستان ازاکناف حومه بهبهان که گرمسیری سخت است بیرون نرود.درزمستان درچادرهای سیاه

بیابانی توقف کنندودرتابستان درکناره رودخانه کردستان بهبهان ورودخانه خیرآبادبهبهان,خانه هارا

ازشاخ وبرگ بید بافته ومنزل نمایند...)).اما نخستین ذکری که از ایل آقاجری در کتب تاریخی آمده

 است,در کتاب الاوامرالعلائیه فی الامور العلایه تالیف ابن بی بی است که در سال 679قمری به

اتمام رسیده است. وی می نویسد:((...از قبل استیلا آغاجریان که منشاء صحرا و ویشه های مرعش

بود,از آنجا که به قسم آنکه مال و انساب بسیار داشتند,چپ و راست در ممالک روم وشام وارمن

تقطع راهها و قتل قوافل و اخلال مراحل می تاختند و بر خاطر ایشان اندیشه فراوان میرفت,مصاحب

قاضی عزالدین و شمس الدین بوتاس بکلربک و بعضی از خواص حضرت سلطنت که به تازگی

مرتبت بزرگی یافته بودند لشکر به عزم و دفع آغاجری عزم قیصریه ساختند...)).در این عبارات ابن

بی بی منشا و موطن ایل آقاجری را بیشه  زارهای صحرای مرعش,ناحیه ای در ترکیه می داند.

خواجه رشید الدین فضل الله همدانی که معاصر ابن بی بی بوده کتاب خود جامع التواریخ که یکی از

بهترین منابع شناسایی انصاب قوم لر است,را در سال 704قمری به اتمام رسانده در شرح قبایل

 مغول,وجه تسمیه آقاجری را چنین ذکر می نماید..((...آغاجری,این نام در قدیم الایام نبوده,به وقت

آنکه اوغوز بدین ممالک<فرارود و ایران> آمده اند,طایفه ای از ایشان که یورت در حدود بیشه ها

داشته,بدین اسم(آغاج ایری) موسوم گردیده اند,یعنی مرد بیشه...)) اما در مورد منشا آنها,رشید الدین,

طایفه آقاجری را از ترکان اوغوز(غز) ساکن فرارود(ماوراالنهر)که اصل آنها به مغولان میرسد

می داند که نخست با چند طایفه دیگر به نام های قنقلی,قبقاج,قلج واویغور خوانده می شدند که معنی

آنها به ترکی به هم پیوشتن می باشد.تاریخ آمدن آقاجری ها به ایران روشن نیست,فاروق سومر

آقاجری های کنونی ایران را بازماندگان آغاجری های همراه و همکار دولت قراقویونولو می داند.

جهانگیر قائم مقامی با استناد به تاریخ وصاف احتمال می دهد اصالت آقاجری به ترکان قبچاق می

 رسد که همراه با قبایل افشار به نواحی کهگیلویه آمده اند.به اعتقاد وی آقاجری ها تحت ریاست

یعقوب بن ارسلان در حدود قرن6 به فارس و سپس به همراه سنقر بن مودود سلغری به کهگیلویه

رفته اند اما محمود باور در مورد منشاء و تاریخ ورود آنها به کهگیلویه چنین مینویسد:((آقاجری

و قره جری,دو تیره بزرگ از ایل مغول است که اولی در زمان های پیش به نواحی کهگیلویه

آمده و سکونت گزیده اند.ایل آقاجری یکی از ایلات بزرگ و مقتدر این نواحی بوده وشماره

خانوارهای آنها از پنج هزار فزونی داشت.محل سکونت آنها اغلب اطراف حومه بهبهان,زیدون,

قلعه گلاب و طرفین رودخانه خیرآبادو کردستان که آن را مارون نیز می گویند بوده است...

تاریخ و سال مهاجرت این ایل به کهگیلویه درست به دست نیامده است ولی می توان حدس زد

که در سال 699ه.ق قتلغ خان پسر توز خان که از نسل جغتای مغول بوده با عده ای بالغ برپانزده

هزار نفر به فارس آمده و سپس به حدود لیراوی دشت و زیدون مهاجرت کرده,قسمتی از آنها به

طرف شوشتر رفته و قسمتی در زیدون واطراف بهبهان سکونت گزیده اند.ولادمپر مینورسکی نیز

در کتاب لرستان و لرها,قسمتی از آغاجری را باقی مانده شاهسیونهای هستند که در زمان صفویه

زیرنظر حکومت کهگیلویه تشکیل داده شده اند.به هر روی آنچه که مسلم است این است که آغاجری

با هر منشاء و در هر تاریخی وارد ایران و سپس کهگیلویه گردیده باشد,با طوایف محلی درهم

 آمیخته ودر دوران اقتدار خود تبدیل به فدراسیونی ایلی مشتمل بر ترک و لروتاجیک گردیده که به

 مرور زمان,زبان خود را به لری تغییر داده و فرهنگ و رسوم محلی را پذیرفته اند.ودر زمره قوم

 لر درآمده اند که  تمامی منابع متاخر یعنی از زمان قاجاریه تاکنون براین مساله تاکید داشته اند.

باورعلت فتور ایل آغاجری را بواسطه مخالفت های داخلی بین کلانتران آنها می داند که این ایل

تجزیه گردیده است.وی در کتاب خود((کهگیلویه و ایلات آن))اسامی تیره های آقاجری را ده عدد

و به شرح زیر می آورد:

1-    افشار 2- بگدلی 3- داوودی 4- جامه بزرگی 5- جغتایی 6- گشتیل 7- شعری 8- قره باغی

9- لر زبان 10- تیلکو

اما مینورسکی تعداد آنها را  نه عدد می داند و معتقد است که چهار قبیله  آن,افشار,بگدیلی,چغاتایی,و

قره بیگلو ترک می باشند و پنجمین قبیله آن یعنی تیلکوهی را منتسب به ناحیه سنه در کردستان

 ایران می داند.یعقوب غفاری درکتاب ایلات وعشایرکهگیلویه وبویراحمد تیله کوهی ها را جزء آقایی

 های بویر احمد سفلی و ساکن حومه بهبهان می داند,ایشان در این مورد دچار اشتباه گردیده اند تیله

 کوهی های ساکن دهدشت جزیی از بویراحمد سفلی می باشند اما تیله کوهی های ساکن حومه بهبهان

 وزیدون کماکان جزیی از طوایف ایل آقاجری هستند.لازم به توضیح است که تیله کوهی

ازبزرگترین تیره های ایل آقاجری است که مردم آن به رشادت وشجاعت نام آورند.این تیره احتمالا

 ازمنطقه تیله کوه کردستان,که طبق نوشته تاریخ مردوخ منطقه ای آبادان ومشتمل برسی وچندپارچه

 روستای آبادوبرزگ است واززیرمجموعه کردهای گورانی است,به منطقه کهگیلویه آمده اند وابتدا

درمنطقه کردستان بهبهان ساکن شده اندکه وجودچندسنگ قبر درگورستان قدیمی آن ازافراد منتسب

 به این تیره دلیل سکونت آنان دراین منطقه بوده است وچه بسا که نام منطقه نیزبه همین دلیل

 کردستان خوانده شده باشد.این تیره سپس به درخواست احتشام الدوله قاجار به جهت حفاظت

 ازشهربهبهان درمقابل هجوم ایلات کهگیلویه به روستاهای کنونی سرحدآقا و بی بی حلیمه سکونت

 گزیده اند وسپس عده ای ازآنان به حیدر کرارودیگر روستاهای زیدون,دهدشت کهگیلویه,هندیجان

 وعامری دیلم مهاجرت نموده اند.نگارنده درسال1387 بامعمری ازاهالی کردستان برخورد نموده اند

 که مدعی وابستگی تیله کوهی های آقاجری وکردستان بود.تیره جغتایی اصالت خود را ازنسل

 جغتای پسرچنگیزخان می دانند وازمیان آنان مردمانی شجاع ومتهوربرخاسته اند.تیره قره باغی

 نسب از منطقه قره باغ اران(جمهوری آذربایجان فعلی)دارد ونسل قبلی کلانتران ایل آقاجری

 ازمردمان این تیره اند.جامه بزرگی که آخرین سلسله کلانتران ایل منتسب به آنان است,ساکن

 روستاهای زیدون با مرکزیت قلعه کعبی می باشند.تیره بگدلی که شاید پراکنده ترین تیره آقاجری

 است,طبق تواریخ یکی ازشاخه24گانه قوم اغوز(غز)می باشند که درحدود سال1004میلادی

 برابربا395هجری ازشرق به غرب کوچیده وپس ازدرگیری با سلطان محمودغزنوی به ایران

 سرازیرشده وپس از دهها سال توقف درایران قسمتی ازآنان به آذربایجان,ارمنستان وشامات حرکت

 نموده ودربلندیهای جولان سکونت گزیده وتا آمدن تیمورگورگانی درآن سامان بوده اند.آنها پس

 ازشکست خوردن ازتیمور,درمعیت وی حرکت نموده اما به واسطه شفاعت خواجه سلطان علی سیاه

 پوش دراردبیل ازاسارت تیمور,آزادودرآذربایجان اقامت گزیده اند وازآن تاریخ به نام بگدلی,بگدلی

 شاملو وشاملو شهرت یافته اندودرخدمت خاندان شیخ صفی درآمده اند.این طایفه دردوران حکومت

 صفوی شانی بلند درارکان حکومت یافتندواحتمالا نیزکنونی بگدلی ایل آقاجری دردوران صفویه

 جهت حکومت کهگیلویه به این منطقه آمده وسپس به ایل آقاجری پیوسته اند.چنین احتمالی درمورد

 تیره افشار نیزصادق است وبه احتمال زیاد قسمتی ازباقی مانه ایل ترکمن افشار است که درقسمتی

 ازدوران صفویه حکومت فارس وکهگیلویه را به دست داشته اند.عمده جمعیت تیره های شعری

 وگشتیل درهندیجان وماهشهر اقامت دارند وتیره های جاموسی ودیلمی نیز ازطوایف متفرقه اعراب

بودندکه دراواخرقرن گذشته به ایل آقاجری پیوسته اند.جمعیت ایل آقاجری در این اواخر رو به تنزل

 گذاشته مردمان آن پراکنده گردیدند و در زمان حکومت احتشام الدوله قاجار در کهگیلویه قسمت

زیادی از آنان جهت حفظ امنیت بهبهان در مقابل ایلات کهگیلویه و در اطراف شهر بهبهان مستقر

 گردیده و عده ای دیگر از جمعیت آنان در سال 1283 ه.ق برای عمران و آبادی منطقه زیدون که

 عمده جمعیت آن در سال 1245 ه.ق به واسطه بیماری طاعون تلف یا متواری گردیده بودند,ساکن

گردیدند.علاوه بر این عده زیادی از مردم آغاجری به مرورزمان به نواحی رامهرمز,امیدیه,هندیجان,

ماهشهر,بندردیلم,ایل بختیاری وایل قشقایی و بویراحمد مهاجرت نموده و جزئی از ابواب جمعی آنان

 محسوب گردیده اند.آقایی های بویر احمد ازایل آقاجری هستند که بنا به نوشته یعقوب غفاری

درکتاب ذکرشده تاسال 1236ه.قمری در حدود آغاجری وجنوب بهبهان زندگی می کرده و به مرور

 زمان به بویراحمد مهاجرت کرده اند.جمعیت ایل آقاجری را فارسنامه ناصری ابتدا مرکب از

5000 خانوار که در اواخربه 800 خانوار کاهش یافته است,ژ.دمورینی جمعیت آنان را تا دهه دوم

 قرن بیستم2000 خانوار,مهراب امیری به نقل از ویلسن 600خانوار,باور(1324)حدود

 500خانوار,ایرج افشار سیستانی(1337)حدود 800خانوار و اکنون(دهه

60خورشیدی)1400خانوار نقل کرده اند.لازم به توضیح است که احتمالا آمارهای متاخر فوق الذکر

 فقط شامل خانوارهای متمرکز بوده وشامل خانوارهای پراکنده وشهرنشین نمی باشد.

ریاست ایل آقاجری ابتدا در اختیار بارونی آقا,سپس پسرش حاجی بمونی آقا,سپس برات آقا و پس از

آن بمونی آقا(دوم )از طایفه قره باغی بوده که پس از آن به طایفه جامه بزرگی انتقال یافته و ایمورآقا

  به ریاست ایل انتخاب گردید.وی توانست از پراکندگی وتجزیه کامل ایل جلوگیری نماید و قدری از

 اقتدار از دست رفته را اعاده نماید.پس از ایمورآقا پسرش آقاخان و سپس نوه اش یوسف خان ریاست

 ایل را بر عهده داشته اند و اکنون حاج عباس خان آغاجری به عنوان آخرین بازمانده خوانین

 آغاجری دارای حرمت و احترام فراوان میان ایل و عشیره خود می باشد.

 

                       مهدی خادمیان 11/6/1390/گچساران/11شب



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده توسط مهدی خادمیان شنبه 17 دی 1390برچسب:, (16:55) |