نام: حسن
نام خانوادگی: بهرامی
عنوان: نویسنده ، شاعر و پژوهشگر
تاریخ تولد : دوشنبه، ۳۰ شهریور ۱۳۴۹ روستای شاه­بهرام از توابع باشت، کهگیلویه و بویراحمد

جنسیت : مرد

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی – دبیر در دبیرستانهای گچساران

از سال ۱۳۶۸ با همکاری با نشریات اطلاعات هفتگی- جوانان امروز- مهر- گردون – همشهری – اطلاعات – خبر شیراز- کلک – نافه – عصر پنجشنبه و… فعالیت خود را آغاز کرد.

 

آثار چاپ­شده:

نُت­های فا ر سی(شعر)، هشت حنایی (داستان کوتاه)، اره­برقی خاموش است(رمان)، تفنگ پدر بر بام­های تهران(رمان)، صدای پاره­ی بِرنو(گزینه­غزل کهگیلویه و بویراحمد)، شیون خمپاره(گزینه­شعر سپید جنگ کهگیلویه و بویراحمد) سب های چوبی (مجموعه شعر)

آثار زیر چاپ:

دلفین مُرده(رمان)، مِه(داستان کوتاه)، کامیون­های پیاده(شعر)، در مزارع آهن(گزینه­شعر سپید کهگیلویه و بویراحمد)، ساجِمَه­ریز”ساچمه­باران” (گزینه­غزل بومی کهگیلویه و بویراحمد)و هیزم(گزینه غزل کهگیلویه و بویر احمد) موگیر های کوچک ستاره دار (گزینه داستان کوتاه) خیش گا(دوبیتی های بومی)

آثار آماده­ی چاپ:

مرا قوچ کوهی نفس می­کشد(گردآوری، تصحیح و تحلیل یاریارهای کهگیلویه و بویراحمد)، ستاره­ی گاوَرِمالُون(گردآوری و تحلیل باورهای بومی مردم کهگیلویه و بویراحمد)، یادِ رِنگَی دِرا پُشتِ مالَل(گزینه­شعر بومی)، مثل یک خانواده(سیزده مجموعه­شعر کودک و نوجوان)، گزینه­داستان کوتاه کهگیلویه و بویراحمد، گزینه­غزل کهگیلویه و بویراحمد، گزینه­شعر روستای شاه­بهرام.

 

جوایز کشوری:

1. مقام دوم ششمین جایزه­ی ادبی اصفهان برای داستان (امام­زاده و ترکه­ی سبز).

2. مقام سوم دومین جشن بزرگ داستان انقلاب برای رمان (تفنگ پدر بر بام­های تهران).

3. برگزیده­ی چهارمین جایزه­ی ادبی والس برای رمان (ارّه­برقی خاموش است).

4. برگزیده­ی داستان­های ایرانی برای داستان (باغ لیموترش و حجمی از پنبه).

5. برگزیده­ی ششمین جایزه­ی ادبی اصفهان برای داستان (عق) و داستان (ساعت).

6. مقام اوّل شعر کلاسیک اوّلین جایزه­ی ملّی شعر زاگرس.

7. مقام اوّل شعر کلاسیک دومین جایزه­ی ملّی شعر زاگرس.

8. برنده­ی جایزه­ی شاعر ملّی سومین جایزه­ی ملّی شعر زاگرس.

9. مقام اوّل جشنواره­ی داستان بسیج هنرمندان برای داستان (آهن­ربا)

10مقام دوم نخستین جایزه­ی ادبی شیراز برای پژوهش مرا قوچ کوهی نفس می­کشد(گردآوری، تتصحیح و تحلیل یاریارهای کهگیلویه و بویراحمد)

11.برگزیده دومین جایزه ادبی شعر تجربی تبریز 

12.برگزیده اول سومین جشنواره  شعر خلیج فارس (مادر)

 

 شعر مادر از  حسن بهرامی:

 

تقدیم به مهدی خادمیان زیدونی

مادر

یادمان مانده نمدهایت و زیلوهایت

رنگ انگشترت و رقص النگوهایت

چرخ خیّاطی­ات افتاده ته انباری

رفته از یاد کمد، قیچی­ و الگوهایت

هر شب از سمت اتاق بغلی می­آید

خش­خش نایلون پاره­ی داروهایت

خانه عق می­زند از بوی پماد و الکل

درد پیچیده به پاهایت و پهلوهایت

آسمانت سِرُمی بود که آرام­آرام

آب می­شد به چروکیده­ی بازوهایت

دست دیوانه­ی لرزانِ پدر در مشتت

نفس آخر “یا ضامن آهو”هایت

شده مانند دو تا انبه که آویزانند

سیزده­سالگی کوچک لیموهایت

باز کودک شدم و خواست بجوشد در من

عسل کوهی خشکیده­ی کندوهایت

توی این شهر پر از گرگ بیا خوابم کن

با تکان­دادن گهواره­ی زانوهایت

خواب دیدم که شکسته درِ صندوقچه­ات

نصف شب آمده­ام دزدی گردوهایت

پس چه شد گُل­گُلی روسری کودری­ات؟

پس چه شد کج­شده­ی مشکی ابروهایت؟

مُردی و خورد گره دور گلوی پسرت

رنج نوستالوژی بافته­ی موهایت

آمدم مثل همیشه سرِ خاکت مادر!

تا به گوشم بخورد سُرسُر جاروهایت.

***